مدح و وفات حضرت اُمّ کلثوم سلام الله علیها
منم که شعـله کشد هُـرم آفـتاب از من گلم، که مانده پس از کربلا گلاب از من غـریـب صـفـحـۀ تـاریـخ اُمِّ کـلـثـومـم که قول صبر گرفته ابو تـراب از من منم هـمان که نگـاهـم به علـقـمه افـتاد گـرفـت تا که رقـیـه سـراغ آب از من خدا نخواست که رفع عطش شود گرچه همیشه بوده دعـاهای مستجاب از من سپـرده بود به من طفـل تـشنۀ خود را نخواست گرچه علی را دگر رباب از من بـساط شعـلـۀ آتش به خـیـمـهها افـتـاد چنانکه سوخت در آتش دل کباب از من نرفت چادرم از سر اگر که سر میرفت فـلک به یاد ندارد رود حجـاب از من بـرای ایـنکه بـبـنـدد دخـیـل بر دسـتـم هـزار مرتـبه منّت کـشد طناب از من شبـیه فـاطـمهام، مثل حـیـدرم، شـیـرم یزید کـافـر اگر میبـرد حساب از من خـرابه شد ز من آباد و کاخ کـفـر اما به خطبههای علی وار شد خراب از من |